-
RecordNumber
1384
-
CallNo
FRE2 369
-
Author
زارعي شمس ابادي، مسعود
-
English Author
Masoud Zarei
-
FarsiTitle
مطالعه زمانمندي در توليدات نوشتاري دانشجويان سال دوم دوره كارشناسي زبان فرانسه در دانشگاه اصفهان
-
Title
Study of temporality in the written productions of second-year FLE students at the University of Isfahan
-
Degree
كارشناسي ارشد
-
Date
1404/07/08
-
Collation
62 p.
-
Supervisor
كاميار عبدالتاجديني
-
Persain Descriptors
بهكارگيري درست زمانهاي فعلي، جنبهاي اساسي در فراگيري صرف فعل زبان فرانسه به شمار ميآيد، اما همچنان براي زبانآموزان ـ چه مبتدي و چه پيشرفته ـ چالشي جدي محسوب ميشود. مقولهي زمانمندي، به معناي چگونگيِ بازنمايي و سازماندهي زمان در گفتار زبانآموزان، نقشي مركزي در اين فرايند دارد. اين امر تنها به تسلط صوري بر صرف افعال محدود نميشود، بلكه توانايي جايدادن نمودها در محور زمان و بيان رابطهي زماني ميان آنها را نيز در بر ميگيرد. در اين پژوهش، به بررسي كاربرد زمانهاي فعلي در توليدات نوشتاري زبانآموزان دانشگاه اصفهان پرداختهايم. بدين منظور، 30 نوشتهي دانشجويان تحليل شد تا چگونگي بهكارگيري زمانها در ميانزبان آنها مشخص گردد. دو پرسش اصلي اين پژوهش را هدايت ميكنند : 1. زبانآموزانِ فرانسوي چگونه زمانمندي را در نوشتههاي خود نشان ميدهند؟ 2. منابع اصليِ خطاهاي مربوط به كاربرد زمانهاي فعلي در ميانزبان آنان كداماند؟ با تكيه بر الگوي زبانشناختي و رويكرد شناختي تحليل ميانزبانِ كُردر (Corder, 1971)، دادههاي خود را توصيف و تفسير كرديم. نتايج تحليلها نشان ميدهد كه تمايز كاربردي ميان ماضي نقلي (passé composé)، ماضي استمراري (imparfait)، ماضي بعيد (plus-que-parfait) و زمان حال (présent) تا حد زيادي فراگرفته شده است. خطاهاي مشاهده شده بيشتر ناشي از سردرگمي ميان ماضي نقلي و استمراري، انتخاب نادرست فعل كمكي، خطاهاي تايپي و خطاهاي تطابق وجه وصفي بودهاند. در مجموع، پيچيدگي نحوي وبار شناختي به نظر ميرسد در پايداري زماني جملهها نقش مهمي ايفا ميكنند. كليد واژه ها: زمان مندي ,ميان زبان ,خطا, ناخطا. , زمان مندي ,ميان زبان ,خطا, ناخطا
-
English Abstract
The correct use of verb tenses is an essential aspect of mastering French verbal morphology, yet it remains a challenge for learners, whether beginners or advanced. Temporality — understood as the way learners mark and organize time in their utterances — plays a central role in this process. It involves not only the formal mastery of conjugations, but also the ability to situate events in time and express temporal relationships between them.
In this study, we examined the use of verb tenses in the written productions of learners at the University of Isfahan by analyzing 30 samples, in order to determine how tenses are employed in their interlanguage.
Two main research questions guided our work:
1. How do French learners express temporality in their written productions?
2.What are the main sources of errors related to the use of verb tenses in their interlanguage?
Based on the linguistic model and cognitive approach to interlanguage analysis proposed by Corder (1971), we described and interpreted our corpus. The results show that the functional distinction between the passé composé, imparfait, plus-que-parfait, and présent is generally acquired. The observed errors mainly stem from confusion between passé composé and imparfait, incorrect choice of auxiliary verbs, typing errors, and agreement errors in the past participle.
The overall rate of correct tense usage is relatively high. Finally, syntactic complexity and cognitive load appear to play an important role in the temporal stability of learners’ utterances.
Keywords: Temporality, interlanguage, error, non-errors.
-
FarsiAbstract
بهكارگيري درست زمانهاي فعلي، جنبهاي اساسي در فراگيري صرف فعل زبان فرانسه به شمار ميآيد، اما همچنان براي زبانآموزان ـ چه مبتدي و چه پيشرفته ـ چالشي جدي محسوب ميشود. مقولهي زمانمندي، به معناي چگونگيِ بازنمايي و سازماندهي زمان در گفتار زبانآموزان، نقشي مركزي در اين فرايند دارد. اين امر تنها به تسلط صوري بر صرف افعال محدود نميشود، بلكه توانايي جايدادن نمودها در محور زمان و بيان رابطهي زماني ميان آنها را نيز در بر ميگيرد.
در اين پژوهش، به بررسي كاربرد زمانهاي فعلي در توليدات نوشتاري زبانآموزان دانشگاه اصفهان پرداختهايم. بدين منظور، 30 نوشتهي دانشجويان تحليل شد تا چگونگي بهكارگيري زمانها در ميانزبان آنها مشخص گردد.
دو پرسش اصلي اين پژوهش را هدايت ميكنند :
1. زبانآموزانِ فرانسوي چگونه زمانمندي را در نوشتههاي خود نشان ميدهند؟
2. منابع اصليِ خطاهاي مربوط به كاربرد زمانهاي فعلي در ميانزبان آنان كداماند؟
با تكيه بر الگوي زبانشناختي و رويكرد شناختي تحليل ميانزبانِ كُردر (Corder, 1971)، دادههاي خود را توصيف و تفسير كرديم. نتايج تحليلها نشان ميدهد كه تمايز كاربردي ميان ماضي نقلي (passé composé)، ماضي استمراري (imparfait)، ماضي بعيد (plus-que-parfait) و زمان حال (présent) تا حد زيادي فراگرفته شده است. خطاهاي مشاهده شده بيشتر ناشي از سردرگمي ميان ماضي نقلي و استمراري، انتخاب نادرست فعل كمكي، خطاهاي تايپي و خطاهاي تطابق وجه وصفي بودهاند.
در مجموع، پيچيدگي نحوي وبار شناختي به نظر ميرسد در پايداري زماني جملهها نقش مهمي ايفا ميكنند.
كليد واژه ها: زمان مندي ,ميان زبان ,خطا, ناخطا.
-
DataEntry Person
مسعود زارعي شمس ابادي
-
identification number
4011714027
-
field
آموزش زبان فرانسه
-
educational group
زبان و ادبيات فرانسه و روسي
-
persain approval page
145851
-
english letter approval page
145852
-
organization of the contracting party
University of Isfahan
-
number of chapters
3
-
full text
145853
-
full text word latex
145854
-
home pages
145855
-
chapter one
145856
-
second chapter
145857
-
chapter 3
145858
-
table of contents
145859
-
sources of references
145860
-
english descriptors
Temporality, interlanguage, error, non-errors.
-
english descriptors - جزئيات
-
Link To Document :