24082

SOC2 401

كارشناسي ارشد

جامعه شناسي

ادبيات و علوم انساني

شهريورماه 1402

145 ص.

وحيد قاسمي

محمد رضا نيستاني

عدالت، آموزش , برابري فرصت , سمپاد , تبعيض در آموزش

هدف پژوهش حاضر بررسي سازگاري يا عدم سازگاري مدارس سمپاد با عدالت آموزشي و همچنين بررسي نظر معلمين مقطع متوسطه در مورد عادلانه بودن مدارس سمپاد است. به همين منظور مطالعات كتابخانه‌اي براي درك مفهوم عدالت اجتماعي و مفهوم عدالت آموزشي انجام شد. بر اساس مطالعات انجام‌شده عدالت آموزشي از ديدگاه معلمان به هفت مؤلفه تقسيم گرديد كه عبارت‌اند از: عدالت توزيعي، عدالت رويه‌اي، شايسته‌سالاري، تأثير طبقه بر قبولي در آزمون ورودي، انصاف، كيفيت آموزش و تجارب شخصي معلم تقسيم‌بندي گرديد. از اين ميان مؤلفه تأثير طبقه بر قبولي در آزمون ورودي خود به دو مؤلفه نابرابري در آزمون ورودي و نابرابري طبقاتي تقسيم مي‌گردد. بر اساس مؤلفه‌هاي مشخص‌شده پرسشنامه‌اي خودساخته با 40 گويه و 7 مؤلفه طراحي گرديد. براي سنجش پايايي پرسشنامه تعداد 36 نمونه به‌صورت آزمايشي جمع‌آوري شد. با استفاده از نرم‌افزار spss ميزان آلفاي كرونباخ براي 40 گويه برابر با 0.78 به‌دست‌آمده كه نشان‌دهنده پايايي مناسب پرسشنامه است. سپس در ميان تعداد 294 نمونه كه به‌صورت تصادفي انتخاب شدند، پرسشنامه توزيع گرديد. تجزيه‌وتحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار spss و بر اساس T تك نمونه‌اي و سطح معناداري 95% انجام شد. نتايج حاصل، حاكي از آن است كه تفاوت معناداري بين ميزان عدالت آموزشي و حد وسط شاخص عدالت آموزشي وجود دارد؛ بنابراين با احتمال 95% مي‌توان بيان داشت كه: ازنظر معلمان شهرستان اصفهان وجود مدارس سمپاد با عدالت آموزشي سازگاري نيست.

justice , Education , equal opportunity , Discrimination in education , gifted

Theoretical and empirical analysis of the compatibility or incompatibility of educational justice with the existence of sampad schools based on educational justice and examining the teachersʹ point of view

علوم اجتماعي

The aim of the current research is to investigate the compatibility or lack of compatibility of Sampad schools with educational justice and also this research examines the opinion of middle school teachers about the fairness of Sampad schools. For this purpose, library studies were conducted to understand the concept of social justice and the concept of educational justice. Based on the studies conducted, educational justice from the teachersʹ point of view was divided into seven components, which are: distributive justice, procedural justice, meritocracy, the effect of class on passing the entrance exam, fairness, quality of education and personal experiences of teachers. Among these, the component of the effect of class on passing the entrance exam is divided into two components: inequality in the entrance exam and class inequality. Based on the specified components, a self-made questionnaire with 40 items and 7 components was designed. To measure the reliability of the questionnaire, 36 samples were collected experimentally. Using SPSS software, the Cronbachʹs alpha value for 40 items was equal to 0.78, which indicates the adequate reliability of the questionnaire. Then, the questionnaire was distributed among 294 randomly selected samples. Data analysis was done using SPSS software and based on one-sample t test and a significance level of 95%. The results indicate that there is a significant difference between the amount of educational justice and the middle level of the educational justice index; therefore, with a probability of 95%, it can be said that: according to the teachers of Isfahan city, the existence of Sampad schools is not compatible with educational justice.

5