-
شماره ركورد
24011
-
شماره راهنما
POL2 346
-
نويسنده
دهقانپورفراشاه، كاظم
-
عنوان
تحليل ظرفيتهاي حكمت متعاليه براي دستيابي به سياست متعاليه از منظر عبدالله جوادي آملي
-
مقطع تحصيلي
كارشناسي ارشد
-
رشته تحصيلي
علوم سياسي
-
دانشكده
علوم اداري و اقتصاد
-
تاريخ دفاع
1403/06/27
-
صفحه شمار
99
-
استاد راهنما
دكتر علي عليحسيني
-
استاد مشاور
عليرضا آقا حسيني
-
كليدواژه فارسي
حكمت متعاليه، , سياست متعاليه، , انديشه سياسي، , ملاصدرا، , جوادي آملي
-
چكيده فارسي
حكمت متعاليه به بشريت ديد وسيعي ميدهد، بهخصوص در ساختن مفاهيم و ارائۀ راهحلهايي در ساير حوزهها مانند روابط بينالملل، جامعهشناسي، سياستگذاريهاي عمومي، ديپلماسي و بهطوركلي براي زندگي فردي و اجتماعي هر انساني راهحل دارد و جاي تحقيق و پژوهش در آن بسيار است. ازجمله ظرفيتهاي اين حكمت ميتوان به سياست متعاليه اشاره كرد، ازنظر آيتالله جوادي آملي كه فيلسوفي صدرايي و ملاصدرا شناس است، ملاصدرا به طور مستقيم انديشه سياسي ندارد ولي حكمت متعاليه وي، مملو از ظرفيت براي توليد انديشه سياسي است و ايشان معتقدند خود حكمت متعاليه مبنايي براي توليد سياست متعاليه ميتواند باشد كه در اين پژوهش به آن پرداخته ميشود. پرسش اصلي نوشتار حاضر، تحليل و تشريح آن دسته از مباني حكمت متعاليه كه از نظر آيت الله جوادي آملي باعث دستيابي به سياست متعاليه ميشود، است. مدعا اين است كه از طريق تحليل و تشريح مباني هستيشناسي، انسانشناسي، رابطه دين و سياست و رابطه حكمت و سياست ميتوان به سياست متعاليه دست يافت. روش تحقيق در اين پژوهش، اسنادي، منطق دروني و توصيف و تحليل متن است و شيوه گردآوري دادهها، كتابخانهاي براساس كتاب، مقاله و ... است. تمركز نوشته حاضر بر توضيح مخالفين و موافقين انديشه سياسي ملاصدرا و بيرون كشيدن سياست متعاليه از بطن حكمت متعاليه صدرايي توسط آيت الله جوادي آملي است. شايد بتوان گفت نتايج بحث اين است كه سياست، وقتي متعاليه است كه از منظر حكمت متعاليه تبيين گردد. هنگامي كه سياست از اين منظر تبيين ميشود، سرفصل آن، ناقص بودن بشر و نه مدني بالطبع بودن او است. اگر سياست را اين طور تبيين كنيم، آثاري در پي خواهد داشت كه عبارتند از: سياست، اخلاق را سامان مي بخشد؛ احكام و قوانين مربوط به خانواده را تنظيم ميكند؛ به جامعه نظام مي دهد؛ تلاش انسان به سوي پروردگار را سامان مي دهد. اين يافتهها نيز بر اهميت بوميسازي علوم سياسي تاكيد ميكند و نشان ميدهد كه حكمت متعاليه ميتواند ابزار مؤثري براي تحليل و توسعه نظريات سياسي در جامعه معاصر باشد.
-
كليدواژه لاتين
Jurisprudential rules, , compilation of hearts, , soft power, , national security, , soft threat
-
عنوان لاتين
Analyzing the capacities of transcendental wisdom to achieve transcendental politics from the perspective of Abdullah Javadi Amoli
-
گروه آموزشي
علوم سياسي
-
چكيده لاتين
Transcendent wisdom gives humanity a wide view, especially in building concepts and providing solutions in other fields such as international relations, sociology, public policies, diplomacy, and in general, it has solutions for the individual and social life of every human being, and there is a lot of research and research in it. Among the capacities of this wisdom, we can mention transcendental politics. According to Ayatollah Javadi Amoli, who is a Sadra philosopher and Mullah Sadra scholar, Mulla Sadra does not have political thought, but his transcendental wisdom is full of capacity to produce political thought, and he believes that transcendental wisdom itself is the basis for producing politics. Transcendence can be what is discussed in this research. The method of this research is descriptive-analytical, and the method of collecting library information and analyzing the variables was based on the constitution, jurisprudence and theories. The results of the research indicate that: the relationship between politics and Shariʹah is the two relationships of Khadim and Makhdumi; It means that Sharia is a slave and politics is its servant and with this relationship you can taste happiness and good fortune. If religion is used as a tool, both politics and religion will reach a dead end. The mission of sublime politics is both livelihood and resurrection. His Highnessʹ policy seeks to train the divine caliph and he believes that the caliph should not speak anything but disobeying him. By analyzing the opinions of Sadr al-Maltahin about politics and its relationship with the Sharia and evaluating his political theoretical foundations, which include the goodness of existence, the position of man as a divine caliph, the physical and spiritual characteristics of man, the essential movement of the soul and free will, the sociality of man and the necessity of sending prophets, that three He identified a different approach with minor changes in his thinking. In short, considering the theoretical foundations of Sharia and politics and the fact that the main rules of politics arise from Sharia and Sharia is the essence of politics, the relationship between "the objectivity of unity" cannot be ignored in any way.
-
تعداد فصل ها
5
-
لينک به اين مدرک :