-
شماره ركورد
23696
-
شماره راهنما
MAN3 182
-
نويسنده
موذني، حميدرضا
-
عنوان
تأثير سياست تقسيم سود بر نقدشوندگي و ريسك سيستماتيك نقدشوندگي سهام
-
مقطع تحصيلي
دكتري
-
رشته تحصيلي
مالي - مهندسي مالي
-
دانشكده
علوم اداري و اقتصاد
-
تاريخ دفاع
1402/6/28
-
صفحه شمار
113 ص.
-
استاد راهنما
دكتر سعيد فتحي
-
كليدواژه فارسي
سياست تقسيم سود، , ريسك نقدشوندگي، , مدل قيمتگذاري دارايي سرمايهاي تعديل شده با نقدشوندگي، , ريسك سيستماتيك، , نقدشوندگي آميهود.
-
چكيده فارسي
مهمترين هدف مالي بنگاههاي خصوصي حداكثرسازي ثروت صاحبان سهام است. از طرفي سياستهاي مالي شركتي بهعنوان ابزاري براي حداكثرسازي ثروت سهامداران مورد استفاده قرار ميگيرد. سياست سود تقسيمي يكي از سياستهاي مالي در اختيار مديران است كه نقشي جدي در مديريت بازار سرمايه شركت بازي ميكند. بررسي ارتباط سود تقسيمي به عنوان سياست مالي شركتي و اجزاي ريسك سيستماتيك نقدشوندگي جهت كشف مسير تأثيرگذاري آن بر اين ريسك، هدف اصلي پژوهش حاضر است. در اين رابطه ريسكهاي سيستماتيك مختلف نقدشوندگي بر اساس مدل LCAPM محاسبه و سپس تأثير تقسيم سود بر آن بررسي ميشود. در اين پژوهش معيارهاي تأثير قيمت آميهود، تأثير قيمت براردهي، شكاف مؤثر رول و معكوس گردش معاملات بهعنوان معيار ريسك نقدشوندگي و مدل قيمتگذاري دارايي سرمايهاي تعديل شده با نقدشوندگي جهت تفكيك اجزاي ريسك سيستماتيك نقدشوندگي يعني كوواريانس بازده سهام و بازده بازار، كوواريانس عدم نقدشوندگي سهام و عدم نقدشوندگي بازار، كوواريانس بازده سهام و عدم نقدشوندگي بازار و كوواريانس عدم نقدشوندگي سهام و بازده بازار استفاده شده است. براي آزمون فرضيهها از دادههاي 375 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ايران براي سالهاي 1380 تا 1401 استفاده شد.
نتايج پژوهش نشان داد شركت با سود تقسيمي بالا در سال آخر داراي ريسك نقدشوندگي كمتري نسبت به شركت با سود تقسيمي پايين است. سياست كوتاهمدت شركت ميتواند كوواريانس عدم نقدشوندگي سهام و عدم نقدشوندگي بازار(بتا2) را كاهش، كوواريانس بازده سهام و عدم نقدشوندگي بازار (بتا3) را افزايش و به تبع آن ريسك نقدشوندگي(بتا نقدشوندگي) و ريسك نقدشوندگي كل(بتا كل) شركت را كاهش دهد. اما كوواريانس بازده سهم و بازده بازار(بتا1) و كوواريانس عدم نقدشوندگي سهم و بازده بازار(بتا4) با افزايش تقسيم سود كاهش پيدا نميكند. از طرفي شركتها با افزايش تقسيم بلندمدت سود تقسيمي خود ميتوانند بتا1 و بتا2 را كاهش، بتا3 را افزايش و به تبع آن بتا نقدشوندگي و بتا كل شركت را كاهش دهد ولي نميتوانند با سياست بلندمدت تقسيم سود بر بتا4 تأثير بگذارد. اين يافته بدين معناست كه سرمايهگذاران براي شركتهاي با سود تقسيمي بالا خطر نقدشوندگي را كمتر ادراك ميكنند يا به آن واكنش كمتري نشان ميدهند و همچنان حاضرند سهام را با نرخ تنزيل كمتري خريداري كنند؛ اما شركتهايي كه سود تقسيمي كمتري دارند بيشتر در معرض ريسك سيستماتيك نقدشوندگي قرار ميگيرند و از اين مسير تقسيم سود كم، باعث افزايش نرخ تنزيل و در نتيجه كاهش ارزش سهام ميشود. افزايش سود تقسيمي با در نظر گرفتن ساير ملاحظات پرهزينه آن براي شركت، ميتواند بهعنوان ابزاري براي مديريت ريسك نقدشوندگي سهام مورد استفاده قرار گيرد؛ اما مسير تأثيرگذاري آن با توجه به شرايط بازار و سهام از لحاظ بازده و نقدشوندگي بايد مورد توجه قرار گيرد. يعني شركتها در شرايط نقدشوندگي پايين و يا ركود بازار با تقسيم سود بيشتر ميتوانند بازده سهام و يا نقدشوندگي سهام را افزايش دهند.
-
كليدواژه لاتين
Liquidity Adjusted Capital Asset Pricing Model, . , Dividend Policy, , Liquidity Risk, , Systematic liquidity Risk, , Amihud Liquidity Measure
-
عنوان لاتين
The Effect of Dividend Policy on Stock Liquidity and Systematic Liquidity Risk
-
گروه آموزشي
مديريت
-
چكيده لاتين
The primary financial objective of private enterprises is to maximize shareholder wealth. Corporate financial policies serve as tools to achieve this objective. One of these policies is the dividend policy, which plays a significant role in managing the companyʹs capital market. The main aim of this research is to investigate the relationship between dividend payout as a corporate financial policy and the components of systematic liquidity risk to uncover the pathway through which it affects this risk. Various systematic liquidity risks are calculated based on the LCAPM model, and the impact of dividend distribution on them is examined.
In this study, liquidity risk measures such as Amihudʹs illiquidity measure, price impact, Rollʹs effective spread, and the inverse turnover ratio are used as liquidity risk metrics. The liquidity-adjusted capital asset pricing model (LCAPM) is employed to decompose the systematic liquidity risk components, namely the covariance of stock returns with market returns, the covariance of stock illiquidity with market illiquidity, the covariance of stock returns with market illiquidity, and the covariance of stock illiquidity with market returns. Data from 375 companies listed on the Tehran Stock Exchange and the Iran Fara Bourse over the years 2001 to 2022 were utilized to test the hypotheses.
The results showed that companies with high dividend payouts in the last year have lower liquidity risk compared to companies with low dividend payouts. In the short term, a companyʹs policy can reduce the covariance of stock illiquidity with market illiquidity (Beta2), increase the covariance of stock returns with market illiquidity (Beta3), and consequently reduce the liquidity risk (Beta liquidity) and overall liquidity risk (Beta total) of the company. However, the covariance of stock returns with market returns (Beta1) and the covariance of stock illiquidity with market returns (Beta4) do not decrease with an increase in dividend distribution. Conversely, companies can reduce Beta1 and Beta2, increase Beta3, and consequently reduce Beta liquidity and Beta total by increasing their long-term dividend payouts, but they cannot affect Beta4 with long-term dividend policies.
These findings imply that investors perceive or react less to the liquidity risk of companies with high dividend payouts and are willing to purchase stocks at a lower discount rate. In contrast, companies with lower dividend payouts are more exposed to systematic liquidity risk, leading to a higher discount rate and a decrease in stock value. Although increasing dividend payouts can be costly for the company, it can be used as a tool for managing stock liquidity risk. The pathway of its impact should be considered based on market conditions and stock characteristics in terms of returns and liquidity. In other words, in low liquidity conditions or market recessions, companies can increase stock returns or liquidity by increasing dividend payouts.
-
تعداد فصل ها
5
-
لينک به اين مدرک :